طی ترددات بینالمحفلی در محضر اساتید دانشگاهی و غیردانشگاهی (حوزههای مختلف خودشناسی و …) متوجه نوعی خودکامگی مستر در بیانات و علایق و یا بالعکس، نوعی از رهایی مسری در بعضی از مدرسین شدم.
بارها برایم این سوال پیش آمد که فلان استاد، در مقام یک معلم پی پرورش شاگرد است یا بنده؟
مثلا از قصههای معماران گذشته در مقام یک استادکار، متوجه میشویم خیلی راحتالحلقوم با بحث آموزش برخورد نمیکنند و به اصطلاح جبرهای اختیاری بیشماری را سر راه علاقمندان قرار میدهند. در واقع این روشی است برای غربالگری حقیقت درون یک شاگرد از غیر آن.
قبل پرداختن به اصل موضوع، باید بگویم منظور از غیرشاگردان، کسانی است که دچار هیجانات گذری میشوند یا بنمایهی هدفشان از گام گذاشتن در راه تعلم، مادیات است و فرصتطلبی زیادی که کممایگی دلیلش میباشد. اینان خیلی هم تندشونده قصد طیالمسیر را دارند. جوری که کور فرایند و آموزشهایند و فقط و فقط چشمشان به مقصدی زودهنگام است. معمولا از اینان، بندگان خوبی درمیآید که البت، استاد هم هماندیشه و همریشهیشان باشد.
اما اینکه چرا به این موضوع پرداختم، مسالهی عدم توجه برخی از اساتید بود به نقدها و سوالات مهم و پرریشه. دیدید در مجالس قرآن، حتی اگر بعضی از قاریان با صوتی نازیبا آن قرآن زیبا را هم بخوانند، باز هم عدهای احسنت گویانند؟ اکنون هم کم از آن زمان نیست. عدهای در مقام شاگردان دست اول یا پامنبری مینشینند و هرجا بحث به سوالات پرمغز کشید، سریع با چشمان خطابدهنده و مجیزگویان، جو را به کنترل و سیطره درمیآورند.
این دست از معلمین در واقع با چنین چینش و مدیریتی در صدد پرورش و اعتلای شاگردان نیستند. اصل هدف، نیاز مالی و طمع شدیدشان است که هرچه بیشتر در پی فراهمآوری اعتبار و بندگانند. یعنی افرادی که هرچه گفتندشان بگویند چشم و بعد آن، فرآیند اندیشهشان را خودکار منجمد کنند.
درحوزه خودشناسی و امثالهم، اخیرا مفسده دیگری هم به بار آمده که هم جای تاسف است و هم جای ریشخند. عشریه. البته بهتر است بگوییم در قالب عشریه. وگرنه عشریه در فرهنگ یهود جایگاه و هدف ویژه دارد.
اما برای عشریهی مندرآوردی اساتید بندهپرور، شاگردان یا دلدادگان مجازنند بخشی از سود مالی خود را به حساب مستقیم معلمشان واریز کنند و آن معلم، مجازتر است تا با آن هرچه کند. که معمولا آمال و آرزوهای ناتمامشان، جهنده و زاینده است.
این قسم از عشریه، در بدو ورودش سر زبان معلمین، یکدهم سود بود، بعدها با استناد به جملهی هرچه دهی ده برابرش را هستی به تو برمیگرداند، معنایش رکورد یکدهم را شکست. حتی اسبابی شد برای فخرفروشی متمولین در محافل خصوصیشان.
باور کنید باید سر این کلاسها باشید و رفتار بردهوار اعضای محفل را ببینید.
البته نوع بردگی در هر صنفی فرق میکند. بیاییم در صنف و حوزهی خودمان بردههای آموزشی را به خیانت علیه خودشان آگاه کنیم.
مستانه شهابی
#الهام_روز
https://t.me/mastanehshahabi
آخرین نظرات: